برای پی بردن به خشم وخشونت درونی میبایست دوران کودکی را مورد مطالعه و بازبینی دقیق قرار داد ,دراین برسی دقیقا آنچه مهم است وضعیت ما در زمان کودکی از لحاظ اینکه ما با چه نوع تعلیم و تربیت روبرو بودیم,آیا مربیان ما رفتاری از خشم و خشونت با ما داشتند یا از سر مهر و محبت, اگر با خشم و خشونت بود,یقین داشته باشیم که در وجودما, دربخشی, ما تا این لحظه دارای مشکل هستیم,وگاهی این مشکل را به صورت تهی بودن وخالی بودن احساس میکنیم,در آنزمان که کودک احتیاج به دوستی و محبت و مهرورزی و دوست داشته شدن داشت ,اگر این بخش از عقل او آن کارایی را بدست نیاورد ه باشد,ناقص ورارد حیطه دیگر رشد دوران زندگی خود میشود,که در مراحل بعدی زندگی با مشکلات,نه از طریق عقل ,بلکه از آنچه یاد گرفته عمل میکند,عقل از طریق محبت و عشق و دوستی به حرکت در می آید و رشد میکند,با خشم و خشونت عقل ما کارایی خودش را از دست می دهد,شناخت درجات خشم و خشونت درونی و کنترل آن, نیروی عقل و اندیشه ما را به گردش در می آ ورد.
کلمات کلیدی: